loading...

رزنیوز

نیما بازدید : 160 سه شنبه 27 فروردین 1398 نظرات (0)

حاصل عکاسی فقط «عکس» نیست. درواقع، عکس‌گرفتن نوعی بازی است که نتیجه‌اش شخصیت و طرزتفکر و موضوعات مهم ما را به‌نمایش می‌گذارد. اگر بخواهیم حاصل عکاسی‌هایمان تصاویر خیرکننده‌ای باشد، باید ایده‌های خوبی داشته باشیم که بتواند انگیزه‌ی قدرتمندی در ما ایجاد کند و باعث رشد و بالندگی ما شود. هنری میلر نویسنده‌بودن را این‌گونه توصیف می‌کند:

جذابیت‌های زندگی را آن‌گونه توصیف کن که خود می‌بینی. مردم، اشیاء، داستان‌ها، موسیقی و... بخش‌هایی از زیبایی دنیا هستند. فقط کافی است ثروت‌های واقعی و ارواح زیبا و افراد دوست‌داشتنی را درک و خودت را فراموش کنی.

به‌نظر می‌رسد همین توصیف برای عکاسی هم صحیح باشد. باید با دقت بیشتری به دنیای پیرامون خودمان نگاه کنیم و ایده‌هایی را بیابیم که خیال‌پردازی و انرژی را در ما تحریک کند.

111

گاهی گوش‌دادن به موسیقی یا تماشای آثار هنری یک هنرمند این انگیزه را ایجاد می‌کند که دوربین به‌دست بگیریم و عکاسی کنیم. هرچند گاهی موضوعی که درباره‌ی آن خوانده یا شنیده‌ایم با موضوعی کاملا متفاوت خواهد بود که درباره‌اش عکاسی می‌کنیم. مهم نیست انگیزه از کجا سرچشمه می‌گیرد؛ بلکه مهم این است که نتیجه‌اش لذت‌بردن از تلاش برای گرفتن عکس‌های بهتر است.

222

پیتر مک‌ویلیام درباره‌ی خلاقیت می‌گوید:

یکی از لذت‌های بزرگ‌ زندگی خلاقیت است. در خلاقیت اطلاعات وارد ذهن و درهم آمیخته می‌شوند و سپس، به‌گونه‌ای نوین ارائه می‌شوند.

در این مقاله، ایده‌هایی را معرفی می‌کنیم که آنتونی ایپس، عکاس آن‌ها می‌گوید در سال گذشته، باعث تغییر زیادی در او شده است. عکس‌هایی که در اینجا می‌بینید، در نقاط مختلف دنیا گرفته و توصیف‌های هریک از عکس‌ها از زبان عکاس بیان شده است.

۱. تجربه‌های جدید زمان را کُند می‌کند

333

این ایده‌ی کلی درباره‌ی انسان‌ها وجود دارد که افزایش سن باعث تندشدن گذر زمان برای انسان می‌شود و به‌نظر می‌رسد صحیح باشد. وقتی کودک‌اید، بعدازظهر روز جمعه بسیار طولانی به‌نظر می‌رسد؛ گویی به‌اندازه‌ی چندین روز. بااین‌حال در بزرگ‌سالی، بعدازظهر جمعه به‌سرعت سپری می‌شود.

ازلحاظ علمی دلیل این اتفاق آشنا بودن یا نبودن با محیط است. وقتی با محیط، آداب و رسوم و افراد پیرامونتان آشنا باشید، مغزتان به پردازش اطلاعات کمتری نیاز دارد و درنتیجه، به‌نظر می‌رسد زمان سریع‌تر می‌گذرد. درمقابل، وقتی در محیط جدیدی قرار می‌گیریم، مغز ما اطلاعات بیشتری پردازش می‌کند و درنتیجه، زمان کُندتر می‌گذرد.

از دیدگاه من، فقط مکان‌های کاملا جدید یا تجربه‌های کاملا متفاوت نیستند که این اثر را دارند. اتفاقات و تغییرات بسیاری وجود دارند که می‌توانند زندگی روزمره شما را تغییر دهند و باعث شوند زمان برای شما کُندتر شود. برای نمونه، اینکه از مسیر متفاوتی به محل کارتان بروید یا از منطقه‌ای از شهر بازدید کنید که تاکنون به آنجا نرفته‌اید یا حتی صبح خیلی زود یا شب دیرهنگام از خانه بیرون بروید.

من زمان بسیار زیادی برای عکاسی از سپیده‌دم گذاشته‌ام، نه‌فقط برای اینکه سپیده‌دم بسیار زیبا است؛ بلکه به این دلیل که هنگام سپیده‌دم، تقریبا هیچ‌کس بیرون از خانه نیست. بیرون از خانه بودن هنگام سپیده‌دم و بدون حضور دیگر افراد جامعه تجربه‌ی بسیار شگفت‌انگیزی است؛ تجربه‌ای بسیار متفاوت از طلوع زیبای خورشید و تولد روزی جدید. افزون‌براین، شب‌های بسیاری را به‌خاطر دارم که نیمه‌شب از خانه بیرون رفته‌ام تا از ماه کامل عکاسی کنم. این تجربه‌ تا ابد در ذهنم باقی خواهد ماند.

شما چه تجربه‌های جدیدی در هفته‌ی گذشته داشته‌اید؟ مهم نیست چقدر در یک محیط بوده‌اید یا چقدر با آن آشنا هستید. حتی اگر مدت زیادی در یک محیط بوده‌اید، بازهم راه‌هایی وجود دارد که تجربه‌های جدیدی برای خودتان رقم بزنید.

۲. اتفاقات غیرمنتظره برای زندگی‌تان ایجاد کنید؛ البته در سکوت

444

می‌دانیم چقدر مهم است که زندگی را طوری برنامه‌ریزی نکنیم که فقط کار و روزمرگی در آن جای بگیرد و دیگر جایی برای خلاقیت باقی نماند. مدتی پیش عبارتی خواندم که از زاویه‌ای نو به خلاقیت در زندگی نگاه می‌کرد. مفهوم عبارت این بود که کنارگذاشتن روزمرگی و بی‌برنامگی در سکوت، می‌تواند به زندگی و کارتان خلاقیت ببخشد. عبارتی که خواندم نوشته‌ی اُرسالا فرانکلین بود:

سکوت تنها به این معنا نیست که صدایی نباشد؛ بلکه می‌تواند به‌معنای بی‌برنامگی هم باشد. ازآنجاکه برنامه‌ای وجود ندارد، تمام آنچه برنامه‌ریزی‌نشدنی است، امکان دارد به‌وقوع بپیوندد. بااین‌حال، چطور ممکن است اتفاقات جدید رخ دهد؟ در دنیایی که همه‌چیز برنامه‌ریزی‌شده و مشخص است، اولین قدم برای داشتن اتفاقات جدید این است که قدری راحت‌تر و بی‌برنامه‌تر با زندگی رو‌به‌رو شوید.

معنی این کار این نیست که رویداد خارق‌العاده‌ای اتفاق خواهد افتاد؛ اما اگر این قدم را برندارید، می‌توانید مطمئن باشید اتفاق جدیدی نخواهد افتاد؛ چون هیچ‌کس وقت آن را ندارد که بتواند اتفاقات جدید را ببیند؛ حتی تفکرات جدید خودش را .

وقتی در پیِ یافتن ایده‌ای جدید برای عکاسی هستم، در اولین قدم کاری انجام نمی‌دهم و در سکوت منتظر می‌مانم. تمام دل‌مشغولی‌ها و عجله‌ام در زندگی را کنار می‌گذارم و اجازه می‌دهم ذهنم آزادانه به‌دنبال ایده‌های جدید بگردد. معنی این سکوت آن نیست که کاری انجام ندهیم؛ بلکه به این معنا است که بخشی از کارهای روزمره را تعطیل کنیم؛ کارها و افکاری که ذهن ما را بسیار درگیر کرده است. در این حالت، ایده‌های جدید مجال بُروز پیدا می‌کنند.

۳. کارها را به‌تعویق نیندازید؛ چون ممکن است هرگز آن را انجام ندهید

555

سال گذشته، من و همسر و فرزندانم برای سفری طولانی لندن را ترک کردیم تا پروژه‌های عکاسی جدید را انجام دهیم. وقتی درباره‌ی این سفر با آشنایان صحبت می‌کردم، بسیاری از آن‌ها می‌گفتند زمانی قصد انجام این کار را داشته‌اند و تمام برنامه‌ریزی آن را انجام داده‌اند؛ اما درنهایت، نتوانسته‌اند به آن جامه‌ی عمل بپوشانند. وقتی صحبت‌های آن‌ها را شنیدم، ناراحت شدم؛ چون من هم می‌دانم موانع موجود بر سر راه انجام کارهای دلخواهمان گاهی نفوذناپذیر به‌نظر می‌رسد. علاوه‌براین، بسیار ساده است که بگوییم بعدا انجامش می‌دهیم؛ شاید وقتی دوربین مجهزتر یا زمان یا دانش بیشتری داشته باشم.

بااین‌حال، می‌توان از دید دیگری هم به ماجرا نگاه کرد. اگر زمان داشتن دوربین مجهزتر و زمان یا دانش بیشتر هیچ‌وقت فرانرسد و شما به سنی برسید که دیگر نتوانید سفر کنید، آن‌وقت چه احساسی خواهید داشت؟ وقتی به گذشته بر می‌گردید، چه احساسی درباره‌ی موانع موجود بر سر راه خواهید داشت؟ آیا از این دید بازهم این موانع نفوذناپذیرند؟ اگر این‌گونه بیندیشیم، تعداد موانع واقعا نفوذناپذیر را بسیاربسیار اندک خواهیم یافت. جرج برنارد شاو در‌این‌باره می‌گوید:

مردم همیشه شرایط را مقصر وضعیتی می‌دانند که در آن هستند؛ اما من به این قضاوت اعتقاد ندارم. تمام مردمی که در دنیا زندگی می‌کنند، همواره در جست‌وجوی وضعیتی هستند که موردپسندشان باشد و اگر نتوانند چنین وضعیتی را پیدا کنند، آن را خواهند ساخت.

۴. جَک کَنفیلد: ترس روی دیگر همه‌ی چیزهایی است که می‌خواهید داشته باشید

666

ترس به‌طور نامحسوس در همه‌ی ابعاد زندگی ما حضور دارد؛ حتی در فعالیت‌های خلاقانه‌ای مانند عکاسی. مثلا فرض کنید در خیابان مشغول قدم‌زدن هستید که غریبه‌ای خوش‌چهره را می‌بینید. ابتدا تصمیم می‌گیرید از او عکس بگیرید. قدری به تصمیمتان فکر می‌کنید و در آخر، مانعی جلوِ شما را می‌گیرد. شاید به‌جای اینکه تصمیمتان را عملی کنید، بدون عکس‌گرفتن و با خون‌سردی از کنار آن غریبه رد شوید و اگرهم در آخر به این نتیجه برسید که آن عکس را بگیرید، این ترس در شما وجود داد که شاید آن‌قدر به او نزدیک نباشید که بتوانید عکس باکیفیتی بگیرید و شاید خجالت بکشید آن‌قدر به او نزدیک شوید که بتوانید عکس باکیفیتی بگیرید.

ترس ممکن است به شیوه‌های مختلفی خلاقیت ما را محدود کند. ممکن است از تمام امکانات دوربینمان استفاده نکنیم؛ چون می‌ترسیم نتوانیم به‌درستی از آن استفاده کنیم یا ممکن است جاده‌ی زیبایی ببینیم که برای عکاسی بسیار مناسب است؛ اما چون نمی‌دانیم این جاده به کجا منتهی می‌شود، ترس بر ما غلبه می‌کند و به‌سمت آن مسیر نمی‌رویم. ممکن است زمانی به این نتیجه برسیم که اگر در خیابانی روی زمین دراز بکشیم و عکس بگیریم، حاصل کار، عکس بسیار زیبایی خواهد شد؛ اما با وجود افراد زیادی حاضر در آنجا، می‌ترسیم این کار را انجام دهیم؛ چون ممکن است از دید آن‌ها دیوانه به‌نظر بیاییم.

از دیدگاه من، مشکل اصلی در همه‌ی این وضعیت‌ها ترس است؛ ترس از ناشناخته‌ها، ترس از اشتباه‌کردن، ترس از ایجاد وضعیت ناگوار یا ترس ازدست‌دادن چیزی. اگر بتوانیم این نکته را بپذیریم که ترس فقط حسی گذرا است که باید آن را تحمل کنید، وضعیت آسان‌تر می‌شود. شما به ترس اجازه می‌دهید از ذهن شما عبور کند تا بتوانید در ورای آن به زیبایی‌های دلخواهتان برسید.

این همان اتفاقی است که موقع خطرکردن برایمان می‌افتد. وقتی می‌خواهیم خطر کنیم، به این فکر می‌کنیم که چه چیزی را ازدست خواهیم داد؛ اما بهتر آن است به آنچه بیندیشیم که به‌دست خواهیم آورد. برای من در عکاسی، آنچه به‌دست می‌آورم، تصویری است که هیچ فرد دیگری ندارد.

۵. جادوی شگفتی

ایجاد انگیزه برای عکاسی

آنچه برای عکاسی به من انگیزه می‌دهد، نوعی شگفتی و حیرت است. اگر موقع عکاسی از سوژه‌ام، هیچ هیبت یا حیرتی از آن احساس نکنم، می‌دانم حاصل کار تصویر خیره‌کننده‌ای نخواهد شد. نیاز نیست این شگفتی یا حیرت بسیار بزرگ و ستودنی باشد؛ بلکه ممکن است ویژگی حیرت‌آوری باشد. برای مثال، هنگام مشاهده‌ی زنبوری که بادقت مشغول انجام کارهایش است، نکته‌ی حیرت‌انگیز این است که زنبور به‌‌طور ذاتی می‌داند باید چه کارهایی انجام دهد. همچنین، تلألؤ نور خورشید در عصر هنگام و پس از روز بارانی که کوچه‌ها را روشن می‌کند. مهم نیست از این اتفاقات حیرت‌انگیز چه حسی به‌دست می‌آورید؛ چون انسان‌ها ذاتا جذب پدیده‌های مختلفی می‌شوند؛ اما قطعا اگر از دیدن چیزی شگفت‌زده شوید، مطمئنا تصویر بهتری خلق خواهید کرد.

ییتز دراین‌باره می‌گوید:

دنیا مملو از جادوهایی است که بی‌صبرانه منتظرند آن‌ها را درک کنیم تا بیشتر خودشان را نشان دهند.

بادقت به اطراف خود نگاه کنید. قطعا پدیده‌هایی خواهید یافت که شگفتی و تحسین شما را برانگیزند.

۶. پیکاسو: الهام‌بخشی حقیقت دارد؛ اما اگر شما هم برایش تلاش کنید

888

این جمله بسیار دوست‌داشتنی است. از دیدگاه من، مهم نیست چقدر تکنیک عکاسی فراگرفته‌اید یا دوربین باکیفیت و حرفه‌ای دارید یا چقدر می‌توانید از آن استفاده کنید؛ بلکه مهم این است اگر بخواهید پیشرفت کنید، باید در موقعیت عکاسی قرار بگیرید تا بیشتر ببینید. هیچ‌وقت برای موقعیت عالی یا نور شگفت‌انگیز منتظر نمانید. در روزهایی عکس‌های فوق‌العاده‌ای گرفته‌ام که اصلا انتظارش را نداشتم؛ روزهایی که با میل خودم برای عکاسی بیرون رفته‌ام.

۷. توماس جفرسون: اگر چیزی را می‌خواهید که تاکنون نداشته‌اید، باید انتظار انجام‌دادن کارهایی را داشته باشید که تاکنون انجام نداده‌اید

این عبارت بسیار تأمل‌برانگیز است؛ چون بسیاری از افرادی که می‌شناسم و البته خودم، در زندگی خود به رکود و عادات خودمان تمایل داریم. با گذر عمر و افزایش سن، از تجربه‌های جدید دوری می‌کنیم و دیگر به‌دنبال آنچه نمی‌گردیم که در ما ایجاد هیجان و شگفتی می‌کند.

باوجوداین، اگر عاشق عکاسی باشیم، به این معنا است که از دیدن دنیای پیرامون خودمان هیجان‌زده می‌شویم. نور‌های زیبا، مردم دوست‌داشتنی، رنگ‌ها، سایه‌ها و حالت‌ها در ما ایجاد هیجان می‌کند و سعی می‌کنیم این دنیای بی‌نهایت را در عکس‌های زیبا خلاصه کنیم.

افرادی هستیم که می‌خواهیم دنیا را ببینیم؛ اما نمی‌خواهیم فقط از آن عبور کنیم؛ بلکه می‌خواهیم آن را کشف کنیم. به‌همین‌دلیل، سعی می‌کنم این عبارت را در ذهنم حفظ کنم تا همیشه برای انجام کارهایی تلاش کنم که توانش را ندارم. نتیجه‌ این کار آن خواهد بود که رفتاری مانند عکاس خواهم داشت.

نیما بازدید : 172 سه شنبه 20 فروردین 1398 نظرات (0)

جف بزوس، بنیانگذار میلیاردر آمازون، به‌تازگی از دیدگاه‌هایش در مورد سکونت در فضا صحبت کرده است. اما به‌جز این، او در این صحبت‌ها احتمالا بزرگ‌ترین رقیبش، یعنی ایلان ماسک مؤسس اسپیس ایکس را بی‌نصیب نگذاشته است.

بزوس در خلال صحبت‌های اخیرش گفت:

ما در حال حاضر فضاپیماهای روباتیک را به تمامی سیارات منظومه شمسی فرستاده‌ایم. اما دوستان من می‌خواهند به مریخ بروند، من نیز می‌گویم لطفی در حق من کنید و برای ۱ سال به بالای قله اورست بروید و ببینید که دوست دارید آنجا باشید یا نه؛ آنجا به نظرم در مقایسه با مریخ، باغ بهشت است.

او این صحبت‌ها را ماه گذشته در خلال مراسم خصوصی که به ابتکار جف فاست، یکی از نویسندگان ارشد خبرگزاری SpaceNews برگزار می‌شد، اظهار داشت. در این سخنرانی خصوصی، موضوع اصلی صحبت‌های بزوس، شرکت موشکی او، بلو اوریجین و تبدیل فضا به مکانی بود که تعداد بی‌شماری انسان بتوانند در آن کار و زندگی کنند.

بزوس گفت:

منظومه شمسی می‌تواند از تریلیون‌ها انسان پشتیبانی کند. سپس ما ۱۰۰۰ موتسارت و ۱۰۰۰ اینشتین خواهیم داشت. تنها تصور کنید که در این صورت تمدن بشری چقدر خارق‌العاده و پویا خواهد بود.

او اذعان کرد که هنوز با این سناریو، فرسنگ‌ها فاصله داریم. اما گفت که به همین دلیل بلو اوریجین را تأسیس کرده است. هدف کوتاه‌مدت این شرکت، توسعه موشک‌های قابل استفاده مجدد، از جمله موشکی به نام نیو گلن (New Glenn) است که به‌طور چشمگیری هزینه دسترسی به فضا را کاهش می‌دهد.  

منظومه شمسی می‌تواند از تریلیون‌ها انسان پشتیبانی کند

بزوس گفت که چنین موشک‌هایی می‌توانند یک شبکه حمل‌و‌نقل قوی و نسبتا ارزان را در مدار زمین به وجود آورند. بزوس معتقد است وقتی که این امر محقق شود، دوران جدیدی از کارآفرینی فضایی به وجود خواهد آمد، درست به‌مانند اینترنت که به تأسیس شرکت‌های بی‌شماری منتهی شد. اما زمانی‌که فاست درباره قدم‌هایی که بزوس فکر می‌کند برای پر کردن فضا با میلیون‌ها نفر  لازم است پرسید، بنیانگذار آمازون، کنایه‌ای به رقیب خود زد. البته بزوس هنگامی که در مورد مهاجرت به مریخ صحبت می‌کرد، نامی از ایلان ماسک نبرد؛ اما دو میلیاردر رقابت طولانی باهم دارند.

نیو گلن

تصویر مفهومی از موشک قابل استفاده مجدد شرکت بلو ارجین موسوم به نام نیو گلن

اما به‌نظر می‌رسید که مخاطبان بزوس که اعضای بنیاد Wings Club، باشگاه اجتماعی از هوانوردان نیویورکی بودند؛ اکثرا به‌خوبی از رقابت این دو آگاه بودند، چرا که بعد از اشارات کنایه‌آمیز جف بزوس بود که خنده حضار بلند شد.

بزوس در ادامه گفت:

من قبلا کمی درباره کارآفرینی در فضا صحبت کرده‌ام و این مسئله واقعا اهمیت دارد. اگر حتی نگاهی فراتر از آن داشته باشید یا اینکه سؤال بزرگی داشته باشید: چرا ما نیاز داریم به فضا برویم؟ چرا انسان‌ها نیاز دارند به فضا بروند و همه‌ی این‌ها چه ضرورتی دارد؟، فکر می‌کنم این سؤال ارزش تأمل را داشته باشد. پاسخ من کمی نسبت به آنچه فکر می‌کنم گاهی اوقات شنیده‌اید، متفاوت است. یکی از مواردی که به نظرم خلاف انگیزه است، استدلال زمین دوم است، یعنی در صورتی که زمین نابود شود، به سیاره‌ی دیگری برویم.  

آنچه بزوس به آن اشاره می‌کرد، اشاره‌ای به دیدگاه ایلان ماسک بود: استفاده از موشک‌های شرکت اسپیس ایکس و استقرار در مریخ در سریع‌ترین زمان ممکن، تهیه رونوشتی از نژاد انسان و به تعبیری گرفتن یک درایو بکاپ از انسان تا در صورت نابودی تمدن بشر در زمین، هنوز نمایندگانی از نژاد ما در فضا وجود داشته باشند. اسپیس ایکس که هنوز در مورد گفته‌های اخیر بزوس اظهار نظری نکرده، همچنان تلاش می‌کند تا هزینه حمل‌و‌نقل‌های فضایی را کاهش دهد.

در مقایسه با مریخ، قله اورست باغ بهشت است

موشک‌های فالکون همین حالا هم صنعت هوا و فضا را تکان داده‌اند. اسپیس‌ایکس در حال توسعه فضاپیماهای قابل استفاده مجددی به نام استارشیپ (Starship) است. ماسک می‌خواهد اولین مأموریت سرنشین‌دار این فضاپیما را در حدود سال ۲۰۲۵ انجام دهد. او فکر می‌کند که استارشیپ درنهایت خواهد توانست محموله‌های ۱۰۰ تا ۱۵۰ تنی را به مریخ برساند و به ساخت تمدنی مریخی در آغاز دهه‌ی ۲۰۵۰ کمک کند. اما به‌گفته بزوس، مریخ مکان خوبی برای زندگی نخواهد بود. به همین دلیل او قله اورست را در مقایسه با مریخ، باغ بهشت می‌داند.

تصویر مفهومی از فضاپیمای استارشیپ

تصویر مفهومی از فضاپیمای استارشیپ اسپیس ایکس که می‌تواند به ساخت پایگاه در ماه کمک کند

مریخ، حدود ۵۸ میلیون کیلومتر با زمین فاصله دارد و فشار جو آن کمتر از ۱ درصد فشار جو زمین است. این مسئله باعث می‌شود که سیاره‌ی سرخ، محفظه‌ی خلاءمانندی باشد که برای انجام هر کاری در خارج از اقامتگاه‌ها نیاز به لباس‌های فضانوردی باشد. در بالای قله اورست، فشار هوا حدود ۳۳ درصد سطح دریا است. باوجودی که نیازی به پوشیدن لباس مخصوص نیست، اما احتیاج به کپسول اکسیژن است.

در مریخ دمای هوا نیز بسیار سرد است؛ به‌طوری که دمای متوسط آن به منفی ۶۲ درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در قله اورست دمای متوسط هوا بین منفی ۱۷ تا منفی ۲۷ درجه سانتی‌گراد است. مسئله تابش‌های کیهانی هم در مریخ وجود دارد. اگر فردی یک سال را در سطح سیاره‌ی سرخ سپری کند، حدود ۲۳۴ میلی‌سیورت اشعه دریافت می‌کند که تقریبا پنج برابر بیشترین حد مجازی است که یک کارگر شاغل در صنایع می‌تواند در طول یک سال در معرض آن قرار بگیرد.

در مقابل، اگر ۱ سال را در اورست سپری کنیم، سالانه بیش از ۶ میلی‌سیورت بیشتر دریافت می‌کنیم. قرار گرفتن در معرض تشعشعات، خطر ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به آب مرواريد چشم، آسيب‌دیدگی عصبی و مشکلات حافظه شود. باوجود اختلاف بین دیدگاه‌های ماسک و بزوس در خصوص آینده انسان در فضا، هدف کوتاه‌مدت هر دو یکسان است: استقرار در ماه.

ایلان ماسک پس از اولین پرتاب کپسول فضایی دراگون، گفت:

ما باید پایگاهی در ماه داشته باشیم، پایگاه دائمی که بتوانیم از آنجا انسان را به مریخ بفرستیم.

بزوس در گفتگوی سال ۲۰۱۷ خود با واشنگتن پست، به مسئله‌ی مشابهی اشاره کرد:

فکر می‌کنم اگر ابتدا به ماه برویم و آنجا را به خانه خود بدل کنیم، راحت‌تر می‌توانیم به مریخ برویم.

اما بزوس فکر می‌کند که اسکان انسان در اطراف زمین منطقی‌تر است. او گفت که این سناریو امن‌تر است، زیرا اگر مشکلی پیش بیاید، به زمین نزدیک‌تر است. او همچنین فکر می‌کند که صنایع انرژی و سنگین را به فضا منتقل کند و زمین را به سیاره‌ای مسکونی با اقامتگاه‌ها، پارک‌ها و صنایع سبک بدل کند.

قله اورست

جف بزوس پیشنهاد می‌کند مسافران مریخ قبل از سفر به سیاره سرخ یک سال را در فراز قله اورست بگذرانند 

بزوس در بخش دیگری از سخنرانی خود گفت:

 ما می‌خواهیم برای حفاظت از این سیاره به فضا برویم. به همین دلیل شرکت بلو اوریجین نام‌گذاری شده، سیاره‌ی آبی که ما از آن آمده‌ایم. اما ما نمی‌خواهیم تمدنی ایستا داشته باشیم، اگر فقط به زمین بسنده کنیم، در بلندمدت با این مسئله مواجه می‌شویم.

بزوس در ادامه افزود:

همه در این سیاره می‌خواهند شهروند جهان اول باشند و مقادیر انرژی جهان اول را استفاده کنند، اما آیا افرادی که امروزه شهروندان جهان اول هستند از مقادیر انرژی جهان اول استفاده می‌کنند؟ ما می‌خواهیم از انرژی بیشتری استفاده کنیم. اما زندگی ایستا، کنترل جمعیت همراه‌با سهمینه‌بندی انرژی است. و این تمدن بسیار هیجان‌انگیزی برای نوهِ نوه‌های ما نیست.

ماسک خطرات رسیدن مریخ را انکار نکرده و اغلب به آن اشاره کرده است. او در سال ۲۰۱۶ در این خصوص گفته بود:

اولین سفر به مریخ واقعا خطرناک است و خطر مرگ ومیر در آن بسیار بالا خواهد بود. هیچ راهی برای جلوگیری از آن نداریم. اساسا مسئله این است که آیا آماده مُردن هستید؟ اگر این‌طور است، پس شما نامزد رفتن به مریخ هستید.

اما به عقیده ماسک، چنین خطری ارزش آن را دارد.

ماسک در مورد مأموریت سرنشین‌دار به مریخ گفت:

فکر می‌کنم این احتمالا الهام‌بخش‌ترین چیزی است که می‌توانم تصور کنم. زندگی باید چیزی بیش از هر روز حل کردن مشکلات عادی باشد. شما باید از خواب بیدار شوید و نسبت به آینده هیجان‌زده و مجذوب شوید و بخواهید به زندگی ادامه دهید.

نیما بازدید : 121 یکشنبه 18 فروردین 1398 نظرات (0)

فضا در حال شلوغ شدن است. امروزه ما می‌توانیم بیش از ۲۰ هزار شی مصنوعی را ردیابی کنیم که در حال چرخش در مدار زمین هستند، ازجمله ۱۵۰۰ ماهواره درحال کار و تعداد زیادی از فناوری‌های منقضی‌شده، تقویت‌کننده‌های استفاده‌شده و سایر زباله‌های فضایی. این موارد تنها نشان‌دهنده‌ی قله‌ی یک کوه یخی بزرگ هستند. در اواخر سال جاری، هنگامی‌که نیروی هوایی ایالات متحده حصار فضایی خود را راه‌اندازی کند، ده‌ها برابر اشیای بیشتری قابل رویت هستند. این رادار قدرتمند که در کواجالین آتول در اقیانوس آرام قرار دارد، هزینه‌ای معادل ۱/۶ میلیارد دلار به‌دنبال داشته است و قادر است در هر روز یک میلیون مشاهده داشته باشد. 

همزمان با ترافیک فضایی پیش رفتن به مراتب چالش‌برانگیزتر می‌شود. ماهواره‌ها درحال کوچک‌تر شدن و ارزان‌تر شدن هستند. دانشمندان، شرکت‌ها و حتی مدارس نیز می‌توانند با مبلغی معادل ۱۰ هزار دلار یک ماهواره بسازند تا از زمین عکس بگیرد؛ شبکه‌ای از هزاران فضاپیما که به‌طور فزاینده‌ای برای پروژه‌های جاه‌طلبانه مورد استفاده قرار می‌گیرند. به‌عنوان مثال، شرکت اسپیس ایکس واقع در هاوتورن کالیفرنیا قصد دارد ۱۲ هزار ماهواره کوچک را به‌منظور راه‌اندازی یک سیستم اینترنت ماهواره‌ای تا اوایل سال ۲۰۲۰ به فضا بفرستد.

احتمال برخورد، تصادف، ناسازگاری‌ها و درگیری‌ها در حال افزایش است. هر برخورد، زباله‌هایی را در فضا آزاد می‌کند که سایر فعالیت‌های فضایی را تهدید می‌کنند. در سال ۲۰۰۷، هنگامی‌که چین یک سلاح ضدماهواره‌ای را آزمایش کرد، ده‌ها هزار تن زباله‌ی ریز ایجاد کرد و نگرانی‌های ژئوپولیتیک را در این‌باره افزایش داد. در سال ۲۰۱۲، خدمه ایستگاه فضایی بین‌المللی مجبور به پناه گرفتن در کپسول‌های فرار سایوز شدند، زمانی‌که آوارهای ناشی از برخورد ماهواره‌ای سال ۲۰۰۹ از نزدیکی آن‌ها عبور می‌کرد.

برای انطباق با آینده‌ی فضایی شلوغ و دموکراتیک، ما به‌نوعی از مدیریت ترافیک فضایی نیاز داریم. دولت ایالات متحده به‌دنبال هدایت تلاش‌های جهانی است در حالی‌که سیاست‌هایی را برای مدیریت موثرتر ماهواره‌های خود توسعه می‌دهد. این موضوع شامل پلیس ترافیک که ماهواره‌ها را به چپ یا راست هدایت می‌کند نیست، بلکه سیستمی مشابه به یک سرویس آب‌وهوایی است. اپراتورهای ماهواره‌ای اطلاعات را به اشتراک می‌گذارند و گزارش‌های وضعیت و هشدارهای برخورد را دریافت می‌کنند. شرکت‌ها نیز براساس داده‌ها خدمات و برنامه‌ها را به‌فروش می‌رسانند.

اما ترافیک فضایی یک نگرانی جهانی است که روی فعالیت‌های مدنی، تجاری و امنیتی ملی تأثیر می‌گذارد. چین و هند هم‌اکنون بازیگران اصلی هستند؛ استرالیا و نیوزلند هر دو در سه سال گذشته آژانس‌های فضایی ملی را ایجاد کرده‌اند. کارآفرینان و مربیان مشتاقند تا جای پای خود را در این زمینه توسعه دهند. به لحاظ قانونی، آن‌ها حق دارند. پیمان فضای بیرونی سال ۱۹۶۷ نشان می‌دهد که هیچ کشوری حق ندارد دسترسی کشور دیگری را برای استفاده صلح‌آمیز از فضا محدود کند.

برای همگام شدن با آینده شلوغ فضایی نیاز به مدیریت ترافیک فضایی داریم

اما چندین قانون یا استاندارد پذیرفته‌شده‌ی بین‌المللی برای فعالیت در مدار زمین وجود دارد. مذاکرات به‌طور متناوب اتفاق می‌افتند، از جمله مذاکراتی که در مورد پیش‌نویس قوانین اتحادیه اروپا برای فعالیت‌های فضایی بیرونی در کمیته سازمان ملل متحد در مورد کاربرد صلح‌آمیز فضای بیرونی انجام شده است. اما هیچ چارچوب جهانی برای هماهنگ کردن حرکات فضاپیماها وجود ندارد.

یک سازمان بین‌المللی برای مدیریت ترافیک فضایی می‌تواند از روش‌های مشابه‌ای بهره ببرد که در صنعت هوانوردی استفاده می‌شود: استانداردها و اقدامات چندجانبه برای ایمنی و ارتباطات، که با توافقات دوجانبه‌ تکمیل شده است که فعالیت‌های اقتصادی خاص و موقعیت‌های ایمنی را پوشش می‌دهد. اما تفاوت‌های عمده‌ای بین کنترل فضا و ترافیک هوایی وجود دارد. برخلاف اکثر هواپیماها، ماهواره‌ها نیازی به انتقال هویت، سرعت، جهت یا ارتفاع خود ندارند. تعیین مالکیت در ماهواره‌ها سخت است. موقعیت‌های فضاپیماها نامشخص است و برخی از بهترین‌داده‌های آن‌ها بنابر دلایل تجاری یا دولتی مخفی نگه داشته می‌شوند؛ ماهواره‌هایی که از رده خارج شده‌اند و بقایای آن‌‌ها می‌توانند قرن‌ها بدون کنترل در مدار باقی بمانند.

در ادامه، جیمی مورین، نویسنده این مقاله و مدیر اجرایی مرکز سیاست‌گذاری و استراتژی فضایی شرکت Aerospace در آرلینگتون، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا، چهار عنصر اصلی یک سیستم مدیریت جهانی برای ترافیک فضایی و مراحلی که برای عملی کردن آن لازم است را بیان کرده است.

چهار عنصر اصلی

  • ردیابی بهبودیافته:

کنترل هواپیماها بسیار دقیق‌تر از ماهواره‌ها است. سیستم‌های ترافیک هوایی، هواپیماها را در مسیرهای ثبت‌شده در طول سفرهایی هدایت می‌کنند که مدت زمان آن‌ها بر حسب ساعت اندازه‌گیری شده است. بیشتر هواپیماها به‌طور پیوسته موقعیت خود را گزارش می‌کنند. ایالات متحده آمریکا از ۱۵۰ رادار برای دنبال کردن ۵ هزار هواپیما در ساعت‌های اوج سفرهوایی در کشور خود استفاده می‌کند. در مقابل، تنها چند ده سایت در سرتاسر جهان ده‌ها هزار شی فضایی را دنبال می‌کنند. ماهواره‌ها را می‌توان برای سال‌ها در مدارهایی رها کرد که تنها با قوانین فیزیک تعریف شدند.

ردیابی اشیا فضایی از لحاظ فنی دشوار است، به‌خصوص اگر آن‌ها کوچک باشند و به‌سرعت حرکت کنند. این اشیاء می‌توانند به اندازه یک نقطه‌ی رنگی کوچک یا به‌اندازه‌ی یک اتوبوس شهری بزرگ باشند و بسیاری از آن‌ها کیلومترها در هر ثانیه در امتداد مدارهایی سفر می‌کنند که در فاصله‌ی ۲۰۰ تا ۴۰ هزار کیلومتری بالای سطح زمین قرار دارند. در‌حال‌حاضر، ارتش ایالات متحده آمریکا از یک وبسایت برای انتشار اطلاعات گسترده در مورد اشیایی استفاده می‌کند که بزرگتر از ۱۰ سانتی‌متر هستند. با‌این‌حال، برای هر شی ردیابی‌شده،  ۲۰ تا ۳۰ برابر اشیای کوچک وجود دارد که بیشتر آن‌ها برای ردیابی بسیار کوچک هستند، اما در صورت برخورد با یک ماهواره می‌توانند باعث اتمام یک مأموریت شوند.

فضا/Space

قرار دادن تعداد بیشتری از حسگرهای بهبود‌یافته در مکان‌های بیشتری در سراسر جهان، فرکانس و حساسیت اندازه‌گیری را افزایش می‌دهد. این امر به‌دلیل اینکه ماهواره‌ها بیشتر برای تغییر مدار خود حرکت می‌کنند، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. اطلاعات بهتر زمان‌حقیقی حسگرها و لینک‌های ارتباطاتی می‌توانند همانند هواپیماها توسط اپراتورها به اشتراک گذاشته شوند. اشتراک‌گذاری چنین اطلاعاتی بسیار مهم خواهد بود زیرا عملکرد ماهواره‌ها پیوسته در حال اتوماتیک‌تر شدن است. درنهایت، تطابق دادن ماهواره‌ها با ترانسپوندرهایی که برای انتقال موقعیت حتی بعد از شکست یک ماهواره طراحی شدند، می‌تواند اطلاعات مکانی دقیقی را فراهم کند و اخطارهای اشتباه برخورد را کاهش دهد.

درنهایت، اشتراک‌گذاری جهانی داده‌ها به‌منظور بهترین استفاده از حسگرها در سرتاسر جهان مطلوب است. در چند سال آینده، سیستم‌های ملی می‌توانند حصار فضایی ایالات متحده را تکمیل کنند. این موضوع می‌تواند به‌طور مشترک با برنامه‌های ایالات متحده ازطریق توافق‌نامه‌های اشتراک‌گذاری اطلاعات دوجانبه و چندجانبه اجرا شود مانند آن‌هایی که درحال‌حاضر توسط مرکز عملیات فضایی ترکیبی نیروی هوایی ایالات متحده در پایگاه نیروی هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات ردیابی و هشدار برخورد با کشورهای دیگر و شرکت‌ها استفاده می‌شود.

بخش خصوصی نیز همچنین باید در این موضوع مشارکت داشته باشد. انجمن اپراتورهای ماهواره‌ای می‌توانند داده‌ها و برنامه‌های ردیابی برای مانور‌های مهارتی را فراهم کنند و شرکت‌هایی که موقعیت‌های ماهواره‌ها را برآورد می‌کنند، می‌توانند استفاده از داده‌های ردیابی تجاری خود را فعال کنند. شرکت‌های خصوصی به‌طور افزاینده‌ای مشتاق به فروش داده‌های ترافیک فضایی و خدمات اضافی به اپراتورهای ماهواره هستند. چشم‌انداز همکاری بین‌المللی در زمینه پیگیری و مدیریت توسط خطرهای ژئوپلتیک محدود شده است، در حالی‌که برخی از کشورها ممکن است تمایلی برای تکیه به آمریکا در این زمینه نداشته باشند و به‌دنبال داده‌های مستقل خود باشند. این مشابه وضعیت کنونی با داده‌های ناوبری جهانی و اطلاعات زمانبندی است که در آن روسیه، کشورهای اروپایی، چین و ژاپن همگی نوعی سیستم جایگزین برای سیستم موقعیت‌یاب جهانی آمریکا ایجاد کرده‌اند.

  • پیش‌بینی و شناسایی

برای پیش‌بینی برخورد، مدارها باید دقیقاً پیش‌بینی شوند. کمبود مشاهدات، عدم قطعیت تعیین موقعیت و سرعت ماهوراه را افزایش می‌دهد. بنابراین، محدودیت‌هایی باید در مدل‌های گرانش و دیگر نیروها، مانند کشش از جو بالایی، اعمال شود. برخورد‌های احتمالی می‌توانند وقتی‌که حباب‌های عدم قطعیت همپوشانی دارند، با استفاده از مدل‌هایی پیش‌بینی شوند. به‌دلیل عدم قطعیت زیاد، بیشتر برخوردهای احتمالی ممکن است رخ ندهند: باتوجه به تعداد کنونی ماهواره‌های موجود در مدار، تنها یک یا دو مورد از چنین برخوردهایی در هر سال مورد انتظار است. اما صاحبان ماهواره‌ها باید خطرات را ارزیابی کنند. مانور ماهواره به‌آرامی صورت نمی‌گیرد، سوخت مصرف می‌کند و خطرات برخورد دیگری را ایجاد می‌کند و حتی ممکن است باعث توقف مأموریت ماهواره شود و طول عمر مفید آن‌را کاهش دهد. آستانه‌های احتمالی هشدار برخورد باید در مأموریت‌ها ایجاد شود که باعث متعادل شدن فرکانس مانورها با میزان خطر قابل قبولی می‌شود.

اپراتورها نیز باید شناسایی شوند. امروزه مالکیت بسیار سخت‌تر از زمانی است که تنها چندین کشور در فضا فعالیت می‌کردند. براساس کنوانسیون ثبت اشیا فضایی، دولت‌ها موظف به ثبت اشیا فضایی جدید هستند. اما این امر هفته‌ها یا ماه‌ها طول می‌کشد و فهرست‌ها نیز ناقص هستند. یک راکت می‌تواند ده‌ها ماهواره را به فضا پرتاب کند و بعضی از ماهواره‌ها، ماهواره‌های کوچک‌تری را درون خود حمل می‌کنند. ازبین‌بردن قطعه‌های کوچکی که به‌طور مداوم ردیابی نشده‌اند، بسیار سخت است. با افزایش تعداد فضاپیماها و اپراتورها، داده‌های ردیابی دقیق و اطلاعات مانور باید به‌سرعت و به‌طور کامل ارائه شوند. برای مثال، در سیستم‌های نگهداری مدار به اطلاعات زمان‌حقیقی نیاز است تا از برخورد با دیگر ماهواره‌ها اجتناب شود.

دولت و شرکت‌هایی مانند ExoAnalytic Solutions در فوت‌هیل‌رنچ واقع در کالیفرنیا و LeoLabs  در منلوپارک واقع در کالیفرنیا، درحال توسعه‌ی سرویس‌هایی برای گزارش‌های برخوردهای احتمالی هستند؛ درحال‌حاضر، نیروی هوایی ایالات متحده ارائه‌دهنده اصلی این سرویس‌ها است. این سرویس‌ها باید ۲۴ ساعت شبانه‌روز در دسترس باشند و به‌طور مرتب و منظم به‌روزرسانی شوند. آن‌ها همچنین باید داده‌های متناقض از منابع چندگانه را به‌طور موثری جدا کنند.

  • استانداردها و معیارها:

پروتکل‌های به اشتراک گذاشتن داده‌ها، استانداردها و معیارهای عملکرد در مدار و کاهش آلودگی‌ها باید توسعه یافته و مورد توافق بین‌المللی قرار گیرند. مایکل پین، معاون رئیس جمهور ایالات متحده در یک سخنرانی در آوریل ۲۰۱۸ اعلام کرد که وزارت بازرگانی، رهبری ایجاد شیوه‌های مشترک جهانی برای مدیریت ترافیک فضایی را به عهده خواهد داشت. بااین‌حال، برای پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز، طی کردن مراحل بیشتری لازم است.

برای ایجاد توافق جهانی، دولت آمریکا باید با فعالان تجاری فضا و شرکای بین‌المللی مشورت کند. به‌عنوان مثال، یک انجمن دولتی-صنعتی متشکل از متخصصان در حوزه فضا توسط یک کنسرسیوم CONFERS ایجاد شده است. نگرانی‌ها در رابطه با رسیدگی به اطلاعات اختصاصی و حساس، حوزه‌ی اختیار مدیریت، توزیع قراردادهای توسعه و ظرفیت مسئولیت، باید مشخص شود.

استانداردهای داوطلبانه و مشوق‌های اقتصادی برای انطباق، گام اول خوبی خواهند بود. به‌عنوان مثال، مجمع اقتصاد جهانی در حال ساخت یک ائتلاف صنعتی در راستای این موضوع است. آن‌ها به‌دنبال پیشنهاداتی برای ایجاد یک سیستم رتبه‌بندی توسعه پایدار فضایی هستند که براساس رویکردی مدل شده است که برای تأیید ساختمان‌های سبز استفاده می‌شود.

  • کاهش زباله‌های فضایی:

اکثر تهدیدهای برخوردی که اکنون برای ماهواره‌های فعال وجود دارد ناشی از زباله‌های باقی‌مانده در فضا است و نه از دیگر ماهواره‌ها. برای حفظ یک محیط مداری پایدار در درازمدت، ایجاد زباله‌ی بیشتر باید محدود شود. دستورالعمل‌های بین‌المللی برای کاهش زباله در فضا باید براساس پیش‌نویسی ایجاد شود که توسط کمیته هماهنگی بین سازمانی زباله‌های فضایی نوشته شده است. این کمیته متشکل از ۱۳ آژانس فضایی مدنی است. به‌عنوان مثال، «قانون ۲۵ ساله» این کمیته بیان می‌کند که ماهواره‌هایی که در مدار نزدیک زمین قرار دارند باید بعد از گذشت ۲۵ سال از پایان ماموریتشان از این مدار حذف شوند. ازبین‌بردن تمام منابع انرژی در داخل - از سوخت گرفته تا چرخ‌های چرخشی حرکتی- خطر انفجار ماهواره‌های ازکارافتاده را کاهش می‌دهد. اگر برخی از فناوری‌ها، سیاست‌ها و موانع اقتصادی برطرف شوند، برخی از اشیاء باقی‌مانده خطرناک ممکن است از مدار خارج شوند.

به‌منظور مدیریت بهتر ترافیک فضایی باید افزایش زباله‌های فضایی محدود شود

کمیسیون ارتباطات فدرال ایالات متحده که مسئولیت صدور مجوز تمامی ماهواره‌های ارتباطی تجاری ایالات متحده قبل از راه‌اندازی را برعهده دارد، اعلام کرده است که قوانین خود را در مورد کاهش زباله‌ها به‌روز می‌کند. تشویق سایر کشورها برای ایجاد یا تقویت قوانین و استانداردهای ملی، حتی بدون معاهدات بین‌المللی، محیط فضایی را بهبود خواهد بخشید.

گام بعدی چیست؟

ایالات متحده در حال برداشتن گام‌های اولیه در این زمینه است. دولت فدرال قصد دارد تا داده‌های مربوط‌به ردیابی فضا را از ارتش به یک سازمان مدنی منتقل کند. این موضوع می‌تواند اعتماد عمومی بین‌المللی و تمایل برای به اشتراک‌گذاری داده‌ها را افزایش دهد و امنیت فضا را بهبود ببخشد. روابطی باید در سرتاسر آژانس‌های دولتی آمریکایی، بین بخش‌های دولتی و خصوصی و بین کشورهایی با قابلیت انجام پروژه‌هایی در فضا ایجاد شود. تغییر وظایف به بخش‌های مختلف فدرال و واگذاری وظایف به پیمانکاران برای محافظت از دارایی‌های ارزشمند فضایی کافی نخواهد بود.

ده‌ها برنامه‎ی اشتراک‌گذاری داده‌ها بین دولت آمریکا، آژانس‌های دولتی خارجی و اپراتورهای ماهواره‌های تجاری باید ایجاد شود. فرمت‌های داده‌ها باید سازگار باشند و پروتکل‌هایی برای ادغام جریان‌های داده حاوی اطلاعات اختصاصی یا امنیت ملی مورد نیاز خواهند بود.

استانداردهای ملی و بین‌المللی و استانداردهای عملیات باید مورد توافق قرار گیرند. مذاکرات برای سال‌ها ادامه داشته؛ درحالی‌که ترافیک هوایی بالا می‌رود، اکنون زمان شتاب بخشیدن به پیشرفت داخلی و جهانی است. نشست کنگره بین‌المللی فضانوردی در واشنگتن دی سی در ماه اکتبر فرصتی کلیدی است که نباید از دست برود.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 82
  • بازدید ماه : 182
  • بازدید سال : 1,065
  • بازدید کلی : 7,338